آخرین اخبار
کد مطلب: 79016
اعتماد مردم به دولت و رئيس جمهور کاهش پيدا کرده است/ روزنامه‌هاي زنجيره‌اي دغدغه روحاني را ندارند
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 857
به گزارش سلام لردگان، حسين شريعتمداري امروز دوشنبه ??/??/?? طي يادداشتي در روزنامه کيهان نوشت:

?- شايد آنچه در اين نوشته آمده است از نگاه رئيس‌جمهور محترم کشورمان ناخوشايند تلقي شود ولي يادداشت پيش روي با نگاهي دلسوزانه نوشته شده و از نشانه‌هاي رخدادي خبر مي‌دهد که در صورت وقوع براي دولت ايشان تلخ و ناگوار خواهد بود و از اين روي نبايد و نمي‌تواند ناگفته و نانوشته بماند. با اين اميد که آقاي دکتر روحاني براي پيشگيري از آن چاره‌انديشي کنند.

آقاي رئيس‌جمهور طي تقريبا دو ماه گذشته و مخصوصا چند هفته‌اخير، بارها در مصاحبه‌ها و سخنراني‌هاي خود بر ضرورت هدفمندي يارانه‌ها تاکيد ورزيده و اجراي موفق اين طرح را در انصراف کساني دانسته‌اند که نيازي به دريافت يارانه‌ نقدي ندارند. تأکيد آقاي دکتر روحاني در اين زمينه به اندازه‌اي فراگير و پي‌درپي بود که با جرأت مي‌توان گفت؛ هيچيک از مصاحبه‌ها، سخنراني‌ها و اظهارات اخير ايشان بدون اشاره و تأکيد بر اين نکته نبوده‌است. اين اصرار و تأکيد مکرر در حالي صورت پذيرفته است که طي چند هفته اخير، رسانه ملي در اقدامي که به جاي خود قابل تقدير و روشنگرانه است، بخش قابل توجه و انبوهي از تبليغات در تمامي شبکه‌هاي راديويي و تلويزيوني را براي تشويق و ترغيب بي‌نيازان به انصراف از دريافت يارانه نقدي تدارک ديده و روي آنتن آورده بود و البته کيهان و بسياري از رسانه‌هاي اصولگرا- و نه زنجيره‌اي‌هاي مدعي حمايت از دولت که به آن اشاره خواهيم کرد - نيز به سهم خود درباره ضرورت انصراف افراد بي‌نياز يا کم‌نياز از دريافت يارانه و نقش موثر انصراف آنان در ساماندهي به اقتصاد‌کشور، يادداشت‌ها و گزارش‌هايي داشتند و...

?- در پي اين حجم انبوه از تبليغات براي انصراف از دريافت يارانه نقدي که در آن ميان، اصرار و تاکيد کم‌سابقه رئيس‌جمهور محترم پررنگ‌تر و برجسته‌تر از همه بود، انتظار مي‌رفت که طيف وسيعي از مردم اعلام انصراف کنند و توضيح علمي و منطقي آقاي دکتر روحاني را بپذيرند که انصراف آنان از دريافت يارانه نقدي، بهبود معيشت و رفاه بيشتر خود آنها را به دنبال دارد و از اتلاف بيت‌المال و هزينه شدن آن براي کساني که مستحق دريافت يارانه نيستند جلوگيري مي‌کند. اما، علي‌رغم آنهمه اصرار رئيس‌جمهور محترم و حجم انبوه تبليغات ياد شده، برخي از گزارش‌ها حکايت از آن دارند که نزديک به ?? ميليون نفر از جمعيت هفتاد و چند ميليوني کشورمان براي دريافت يارانه نقدي ثبت‌نام کرده‌اند. اين رقم به يقين دور از انتظار بوده است و با اهداف تعريف شده و منطقي طرح هدفمندي‌ يارانه‌ها نه فقط همخواني ندارد بلکه در نقطه مقابل آن نيز قرار دارد و طرح ياد شده را در نقطه نزديک به «صفر» نگاه داشته و زمين‌گير مي‌کند.

اکنون، سوال اين است که چرا مردم- آنان که مي‌توانستند و بايد انصراف مي‌دادند- اصرار و تاکيد دولت و مخصوصا رئيس‌جمهور محترم را ناديده گرفته و توضيحات ايشان درباره ضرورت انصراف را باور نکرده‌اند؟! آيا در اصرار جناب دکتر روحاني و برخي از دولتمردان کاستي و خللي ديده‌اند؟ و يا توضيحات رئيس‌جمهور محترم ناکافي و نارسا بوده است؟ جواب اين سوال منفي است و فقط يک نيم‌نگاه به توضيحاتي که رئيس‌جمهور محترم درباره ضرورت انصراف بي‌نيازان و نقش آن در بهبود معيشت مردم، ارائه کرده‌اند نشان مي‌دهد ماجرا به وضوح مطرح شده است. بنابراين علت را در کدام نقطه بايد پي گرفت؟ پاسخ اين پرسش را فقط مي‌توان در کاهش چشمگير اعتماد مردم به دولت و رئيس‌جمهور محترم جستجو کرد! آيا هيچ علت ديگري مي‌تواند پاسخ منطقي و قابل قبولي براي اين پرسش باشد؟!

?- آقاي دکتر روحاني به عنوان يک سياستمدار باسابقه مي‌دانست که مدعيان اصلاحات و حزب کارگزاران درباره نقش خود در پيروزي ايشان بلوف مي‌زنند و در حالي که نامزد اختصاصي خود را با اطمينان از رأي اندک و کم‌شمار جبهه اصلاحات وادار به انصراف کرده بودند، داعيه سهم‌خواهي از دولت ايشان را داشتند. رئيس‌جمهور به همين علت در اولين کنفرانس خبري خود و در پاسخ به پرسش‌هاي از قبل هماهنگ شده روزنامه‌هاي زنجيره‌اي، دو گروه اصلاحات و کارگزاران را نااميد کرده و اعلام داشت که رئيس‌جمهور همه ملت است و در پاسخ به پرسش يکي از آنها که خواسته بود آقاي عارف را به معاونت اولي خود برگزيند، گفته بود؛ از همه نامزدها استفاده خواهد کرد.

بي‌اعتنايي روحاني به جريان ياد شده تا آنجا بود که در همان جلسه يکي از مدعيان اصلاحات با عصبانيت و با صدايي که براي اطرافيان به وضوح قابل شنيدن بود گفت؛ «اين شيخ دارد کليدش را برعکس مي‌چرخاند»! برخي از مواضع بعدي دکتر روحاني نيز حکايت از آن داشت که قصد دارد خودش باشد و فراجناحي عمل کند. اما، متأسفانه اين روال چندان به درازا نکشيد و علي‌رغم توصيه‌هاي منطقي و مستند دلسوزان، شماري از اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي ?? را در حلقه ياران خود به کار گرفت. اين طيف که نشان داده و بارها به تلويح و تصريح نيز اعلام کرده‌اند دولت روحاني را فقط يک «پُل» براي ورود به عرصه و تعقيب منافع حزبي خود مي‌دانند، خيلي زودتر از آنچه انتظار مي‌رفت دست به کار شدند. آنها برخلاف نظر اعلام‌شده روحاني که با کليد آمده است و نه «داس»! با بلدوزر عزل به قلع و قمع مديران متعهد و کارآمد پرداختند، برخي از عوامل تابلودار فتنه ?? را در مراکز حساس به کار گرفتند و از آنجا که با اقدامات هنجارشکنانه خود براي دولت روحاني فقط يک دوره چهار ساله قائل بودند، با عجله و بدون کمترين ملاحظه به عبور از باورها و آموزه‌هاي اسلامي و انقلابي مورد اعتقاد مردم روي آوردند و اين حرکت پرشتاب و خصمانه خود را نه فقط پنهان نمي‌کردند بلکه با صدايي بلند جار مي‌زدند و... اين قصه سر دراز دارد که به نمونه‌هاي فراواني از آن در کيهان پرداخته‌ايم.

اکنون بايد گفت؛ اگر باور داشته باشيم که سبد رأي دکتر روحاني با آراء کساني پر شده بود که شعارها و تبليغات انتخاباتي ايشان را در تأکيد بر آموزه‌هاي اسلامي و انقلابي و حرکت در جهت خواسته‌ها و نيازهاي مردم باور کرده و پذيرفته بودند بدون کمترين ترديد به اين نتيجه مي‌رسيم که وقتي همين مردم، برخي از اقدامات مجموعه دولت - و نه الزاما آقاي دکتر‌روحاني - را برخلاف آنچه انتظار داشتند مي‌بينند، به طور طبيعي و منطقي در اعتماد قبلي خود به رئيس‌جمهور محترم دچار ترديد مي‌شوند و در حيرت آميخته به ملامت فرو مي‌روند که چرا دکتر روحاني رأي خود را از مردم مومن و متعهد مي‌گيرد ولي زمام امور را در برخي از مراکز حساس مرتبط با منافع مردم به دست کساني مي‌سپارد که بارها نشان‌ داده‌اند کمترين توجهي به مردم ندارند! و مخصوصا به وعده‌هاي داده شده پايبند نيستند. آيا اين تناقض نمي‌تواند کاهش اعتماد مردم به دولت و رئيس‌جمهور محترم را در پي داشته باشد؟! بديهي است که مي‌تواند و داشت!

همين جا بايد اذعان کرد که کار دولت کنوني در پرداخت يارانه‌ها بسيار دشوارتر از دولت قبلي است چرا که دولت آقاي احمدي‌نژاد برخلاف اهدافي که براي طرح هدفمند کردن يارانه‌ها تعريف شده بود، يارانه نقدي را به همه مردم، حتي کساني که در خارج از کشور سکونت داشتند نيز پرداخت کرد و بديهي است که پرداخت به همه نيازي به تحقيق و بررسي ندارد ولي دولت‌کنوني در پي پرداخت يارانه به دهک‌هاي پائين جامعه است و از اين روي، شناسايي خانوارهاي مستحق دريافت به محاسبات پيچيده و دقيق نياز دارد.

?- کاش جناب آقاي روحاني به روزنامه‌هاي زنجيره‌اي مدعي حمايت از دولت - مخصوصا شماره‌هاي چند هفته اخير آنها - نيم‌نگاهي مي‌انداخت و مي‌ديد تا چه اندازه با دغدغه‌هاي ايشان همراه و همسو هستند. طي چند هفته اخير دغدغه اصلي دکتر روحاني، اجراي موفق طرح هدفمندي يارانه‌ها و اصرار و تاکيد بر ضرورت انصراف افراد بي‌نياز و کم‌نياز از دريافت يارانه بود ولي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي که به ظاهر در حمايت از ايشان سينه چاک مي‌دهند، بيشترين صفحات خود را به حاشيه‌سازي و مسائلي اختصاص داده‌بودند که در آن کمترين نشانه‌اي از دغدغه ياد شده رئيس‌جمهور محترم به چشم نمي‌خورد. مثلا- و فقط به عنوان مثال - به جاي آن که بي‌نيازان را به انصراف از يارانه دعوت کنند و باري از دوش رئيس‌جمهور بردارند، شانه‌هاي خود را زير تابوت خالي ريچارد فراي، جاسوس يهودي آمريکايي حائل کرده و در فراق جسد وي که انتظار داشتند در کنار زاينده‌رود دفن شود، اشک هجران مي‌ريختند و در همان حال از برخورد غيرقانوني آمريکا در ممانعت از ورود نماينده معرفي شده ايران به سازمان ‌ملل که بي‌حرمتي آشکار نسبت به ايران اسلامي و رئيس‌جمهور محترم بود، نه فقط شکايتي نداشتند و به حمايت از دکتر روحاني در پاسداشت حرمت ايشان لام تا کام زبان نمي‌چرخاندند و قلم نمي‌راندند، بلکه رئيس‌جمهور را ملامت مي‌کردند که چرا با توجه به سابقه ابوطالبي در تسخير لانه جاسوسي او را به عنوان نماينده ايران در سازمان ملل معرفي کرده است! و پيشنهاد ذلت‌پذيرانه تغيير او را مي‌دادند! و...

?- و بالاخره، اگرچه در اين‌باره گفتني‌هاي فراوان ديگري هست که در محدود اين وجيزه محدود نمي‌گنجد ولي در پايان بايد توجه رئيس‌جمهور محترم و ياران واقعي ايشان- که تعدادشان در دولت محترم کم نيست و اکثريت اعضاي کابينه را تشکيل مي‌دهند- به اين واقعيت تلخ جلب کرد که طيف مشترک اصحاب فتنه و شماري از کارگزاران بارها نشان داده‌اند کمترين ارادتي به آقاي روحاني و دغدغه‌اي براي حفظ دولت ايشان ندارند. اين طيف از کيسه اعتماد مردم به رئيس‌جمهور محترم براي منافع حزبي و گروهي و بعضا هم‌پيمانان خود در آن سوي مرزها هزينه مي‌کنند و از پي‌آمد اين هنجارشکني خود نيز نگران نيستند، چرا؟! چون چيزي براي از دست دادن ندارند.

ماجراي اخير که از کاهش چشمگير اعتماد مردم حکايت دارد مي‌تواند هشداري جدي نسبت به ادامه حضور اين طيف در حلقه دولت محترم باشد.

انتهاي پيام/
مرجع : خبرگزاري فارس
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس